لالهزار؛ از خاطره سینما تا آتش فراموشی
لالهزار، خیابان قدیمی تهران که روزگاری محل مد، فرهنگ و تفریح شهری بود، امروز با چالشهای جدی مواجه است. سینماها، کافهها و فضاهای فرهنگی این محور تاریخی در معرض فراموشی و تبدیل به فضاهای تجاری قرار دارند، در حالی که کارشناسان شهرسازی و فعالان فرهنگی معتقدند این خیابان هنوز ظرفیت احیا و باززندهسازی را دارد.

صبح ۲۳ آذرماه ۱۴۰۴، آتشسوزی در سینما ایران، یکی از قدیمیترین سینماهای لالهزار، دوباره توجهها را به سرنوشت این خیابان جلب کرد. سقفهای چوبی سالن دوطبقه درگیر حریق شد و بخش قابل توجهی از آن آسیب دید، این حادثه یادآور وضعیت فرسوده و رها شده لالهزاربود، خیابانی که روزی قلب تپنده فرهنگ و سینمای تهران بود.
لالهزار سالها پیش از آنکه به انبار و پاساژ بدل شود، ویترین فرهنگ و هنر تهران بود؛ خیابانی با سالنهای سینما، تئاتر، کافه و چراغهایی که شبهای شهر را روشن میکرد. سینما ایران در سالهای گذشته بارها در مناقشه میان مالکان، شهرداری و نهادهای میراث فرهنگی قرار داشت و موضوع تخریب، نوسازی یا حفظ آن همواره محل بحث بوده است.
سینما متروپل، یکی از معروفترین سالنهای لالهزار، در شهریور ۱۳۳۱ با معماری وارطان هوانسیان ساخته شد و از نخستین سینماهایی بود که فیلمهای دوبله را به نمایش گذاشت. دفتر مجله «جهان سینما» نیز مدتی در طبقه بالای آن قرار داشت. پس از تغییر مدیریت و تصویب طرح تغییر کاربری سینماها در سال ۱۳۸۶، متروپل مثل بسیاری دیگر از سینماهای لالهزار تعطیل شد و به انبار و مخروبه بدل شد.در کوچه باربد، تا دهههای پیش، ۶ سینما فعال بودند: نادر، شهرزاد، جهان، مترو، اطلس و فردوسی.
اما امروز جای همه این سالنها را فروشگاههای لوازم الکتریکی گرفتهاند. خیابانی که زمانی با سالنهای بزرگ و چراغهای روشن، میزبان تماشاگران و فرهنگ شهری بود، حالا با هر حادثه، یک قدم دیگر به فراموشی نزدیک میشود.
ترانه یلدا معمار، کارشناس شهرسازی، درباره وضعیت کنونی لالهزار به آتیه آنلاین می گوید: لالهزار امروز دقیقاً برعکس آن چیزی است که باید باشد. حتی نمیتوانیم به گذشته آن فکر کنیم، اما از روز اول این خیابان محل مد، مدرنیته و تفریح بود. مردم برای کافه رفتن، خرید و تجربه زندگی شهری به آن مراجعه میکردند.
او با یادآوری خاطرات شخصی افزود: پدرم کتوشلوارش را در لالهزار میدوخت و من را با خودش میبرد. لباس مادرم، لوازم آرایشی، شکلات و شیرینی همه از همانجا خریداری میشد. لالهزار فقط خیابان سینماها یا تئاترهای دهه ۳۰ نبود؛ حتی پیش از آن به تدریج به محور فرهنگی تبدیل شد.
به گفته یلدا، این روند تا دهه ۴۰ و ۵۰ ادامه داشت، اما پس از آن کیفیت خیابان کاهش یافت: تیپ آدمهایی که پیشتر به لالهزار میآمدند، دیگر کمتر دیده میشدند و جایشان را گروههایی گرفتند که با یک بلیت میآمدند و در سینماها میخوابیدند. کافهها هنوز دوستداشتنی بودند، اما دیگر کیفیت سابق را نداشت.
او اضافه می کند: امروز از ترس خاطرات گذشته، اجازه داده نمیشود لالهزار دوباره سر پا شود. این در حالی است که ابعاد خیابان کاملاً مناسب پیادهراه است ، همان طور که در لالهزار نو، پیادهروها شش متر از هر طرف آزاد شدند، اکنون این خیابان دلپذیرتر شده و هنوز شبها نورانی است .
اما خطرها همچنان ادامه دارد یلدا هشدار می دهد: کار به جاهای بیخدا رسیده؛ سینماها را آتش میزنند یا میخرند تا تبدیل به مال تجاری کنند. این در حالی است که هنوز سینماهای لالهزار سر جای خود هستند و میتوانند محور جشنوارهها و فعالیتهای فرهنگی باقی بمانند.
او با اشاره به آتش سوزی روزگذشته در لاله زار می گوید: این سینما ۲۰۰ نفر ظرفیت داشت. سقفش سوراخ بود اما نه تعمیر شد، نه تکلیف آن مشخص شد. این اتفاقها باعث شد دوباره توجهها به لالهزار جلب شود.
او بر لزوم احیای سرمایهگذاری فرهنگی تأکید می کند و می گوید: باید سرمایهگذار پیدا شود و فضاهای فرهنگی دوباره احیا شوند؛ نه به شکل قدیمی. دیگر سینمای بزرگ ۱۲۰۰ نفره ساخته نمیشود. باید سه یا چهار سالن کوچک، همراه با بوتیکهای کوچک و مغازههای جوانپسند ایجاد کرد. لالهزار هنوز یک جامعه زنده است و میتواند محور فرهنگی باقی بماند.»
لالهزار، با پیشینهای تاریخی و فرهنگی و با وجود آتشسوزیها و تهدیدهای تجاری، هنوز ظرفیت احیا دارد. فعالان شهرسازی و فرهنگ معتقدند تنها با برنامهریزی دقیق، سرمایهگذاری هدفمند و حمایت دولت و شهرداری، میتوان این خیابان را دوباره به قلب فرهنگی تهران تبدیل کرد و از فراموشی نجات داد.
